بسم الله الرحمن الرحیم
انتخابات مجلس برای مردم استان بوشهر، انتخاب بین بد و بدتر نیست. هرچند که گزینش ما بین بهتر و بهترین هم نیست. اما یک مرز باریک دارد که ۴ سال آینده خود را از تنها مسئول نسبتا بانفوذ در تهران محروم کنیم یا انتخابی نسبتا خوب داشته باشیم و یک زعیم برای خود در بهارستان انتخاب کنیم. یک نفر که حداقل های نمایندگی را داشته باشد. یا بین خواستن های حداقلی یا نخواستن کدام گزینه را انتخاب کنیم؟
استان بوشهر در تاریخ ده دوره ای مجلس شورای اسلامی رویکردهای متفاوتی به خود دیده است. از نمایندگان کاملا سیاسی که کمترین توجه به حوزه انتخابیه خویش داشته اند و مثل محمد دادفر در سطح ملی رفتار می کرده اند تا نمایندگانی مثل الماسی که صرفا به حوزه انتخابیه خود چسپیده اند و حتی یک متر حاضر نیستند پا را فراتر از مردم خویش قرار دهند. ایده آل مردم کدام است؟ چه نماینده ای می تواند برای مردم بهترین باشد؟ چه کسی می تواند بهترین چشم انداز برای آینده استان بسازد؟
یک نماینده سیاسی برای استان بوشهر مفید است اما نه یک نماینده سیاسی ضعیف که گوش به حرف حزب یا جناحش باشد. نماینده ای که بخواهد با رای یک جناح خاص به مجلس برود و در آنجا برای رای منفی یا مثبت دادن و یا سکوتش به فلان طرح و بهمان لایحه بله قربان گوی بالادستی های خودش باشد، دردی از مردم دوا نمی کند. اما نماینده ای که وجدان و اخلاق داشته باشد، شناخت و ارتباطات سیاسی داشته باشد و از قدرت چانه زنی بالایی برخوردار باشد برای استان بوشهر مفید خواهد بود. حزب یا جناحش هم فرقی نخواهد کرد.
از طرفی نمایندگانی که مباحث ملی را کمتر در معرض توجه قرار می دهند و بیشترین وقت را بر حوزه انتخابیه خویش می گذارند شاید منفعیت مردم یک یا چند شهرستان را بالا ببرند و برای مردم شان سهمیه هایی بگیرند اما در نهایت توسعه استان بوشهر را رقم نخواهند زد بلکه صرفا به رشد و توسعه نامتوازن بخشی هایی از استان منجر خواهند شد. و این از نگاه مدریتی و سیستمی منفعتی که ندارد بلکه ضرر هم می رساند. از هر دومدل ما نمونه هایی در مجلس داشته ایم. شما میتوانید بسیاری از نمایندگان اصلاح طلب یا اصولگرای تندرو پیدا کنید که در مجلس هیچ کاری جز پیش بردن اهداف یک حزب خاص نداشته اند و صدالبته همگی در استان بوشهر سناتور پورفاطمی را می شناسیم که چقدر بر منافع جزیی مردم تاکید داشت و هم اکنون نیز خانم الماسی می شناسیم که بر منافع جزیی مردم یک منطقه خاص از استان توجه دارد و همه چیز را برای مردم خویش می خواهد و حتی حاضر است مصالح و توسعه استان را فدای منافع مردمش کند.
ما باید راهی از میان برگزینیم. استان بوشهر امروز بیش از هر زمانی به مدیرانی نیاز دارد که هم عالم و عاقل باشند و هم نیرو و توانایی اجرایی داشته باشند. کسانی که بتوانند در سطح ملی چانه زنی کنند، برای رفتن به اتاق وزیر التماس نکنند و یا وزیر آنها را از اتاقش بیرون نکند (نمونه هایی در دوران قبل داشته ایم) از طرف دیگر نسبت به نیازهای استان اطلاعات کامل و جامعه و دقیق داشته باشد. مثلا بتواند در رابطه با راه سازی در استان بوشهر یا کشیدن راه آهن نظر کارشناسی با درنظر گرفتن مصالح عمومی استان دهد.
باید افرادی به مجلس بروند که هم تک تک قوی باشند و هم مجمع نمایندگان استان را قدرتمند کنند وگرنه اگر نمایندگان هنوز آنقدر به بلوغ سیاسی نرسیده باشند که هرکسی بخواهد ساز خودش را بزند آهنگی گوش خراش از توسعه بوشهر به جانمان می نشیند! از همین رو لازم است سازوکاری توسط رسانه ها و فعالین سیاسی-اجتماعی استان شکل گیرد که در نتیجه آن افرادی منتخب مردم شوند که هم قوه تعقل و تحلیل قوی داشته باشند و هم توان و جسارت کار کردن همچنین فارغ از بازی های سیاسی باشند.